مقاله Intersubjective-Systems Theory: A Phenomenological-Contextualist Psychoanalytic Perspective
نظریه سیستمهای میان ذهنیتی: یک دیدگاه روانکاوانۀ پدیدارشناسی – زمینهگرا
مترجم: دکتر آرش رمضانی: پزشک متخصص و استادیار روانشناسی بالینی دانشگاه-موسس و هیات علمی انستیتو روانشناسی خود ایران
خلاصه
روانکاوان قبلا فکر میکردند که مشکلات روانی فقط درون ذهن انسانها اتفاق میافتد اما اکنون روانکاوان پی بردهاند که این اتفاقات اغلب به دلیل تعامل انسانها با هم و با دنیای اطرافشان است. یعنی وقتی انسانها با هم ارتباط برقرار میکنند، تجربیات مشترکی پیدا میکنند که ممکن است باعث ایجاد مشکلات روانی شود یعنی مشکلات روانی در فضای بین دو ذهنیت شکل می گیرند برای درک مشکلات روانی، باید به روابط بین افراد و تاثیری که روابط روی آنها میگذارد توجه کنیم.
نظریه سیستمهای میانذهنیتی، نام دیدگاه روانکاوی استولورو، آتوود و اورنج 2002 است، این نظریه بیان می دارد که ذهن ما از طریق تعامل با دیگران شکل گرفته و این الگوهای رفتاری و احساسی در ناهوشیار ما وجود دارند و بر رفتار ما تاثیر میگذارند. این انتقال یک فرصت بسیار مهم برای بیمار است تا به کمک روانکاو، به عمق ناهوشیارش نفوذ کند و به ساختارهای درونی خودش که از کودکی شکل گرفته اند، پی ببرد. این ساختارهای درونی مثل یک نقشه یا الگویی هستند که رفتار و احساسات ما را شکل میدهند. وقتی یک بیمار به روانکاو مراجعه میکند، یک فرایند انتقال از سمت بیمار به روانکاو شکل میگیرد که به آن انتقال بیمار میگویند. اما جالب اینجا ست که روانکاو هم ممکن است ناهوشیار احساساتی را به بیمار منتقل کند، که در گذشته خودش تجربۀ کرده است. این را هم انتقال تحلیلگر (انتقال متقابل) مینامیم. وقتی این دو انتقال با هم ترکیب میشوند، یک فضای خاصی بین بیمار و روانکاو ایجاد میشود که به آن سیستم میانذهنیتی میگویند.
نظریه میانذهنیتی یک دیدگاه سیستمیک پدیدارشناسانه-زمینهگرا می باشد. پدیدارشناسی زمینه ای است. از این جهت پدیدارشناسانه است که دنیای تجربۀ هیجانی را بررسی و روشن میکند و از این جهت زمینهگرا است که چنین ساختارهایی از تجربۀ هیجانی، هم از نظر رشد و هم از نظر موقعیت روانکاوی، در زمینۀ بین دو ذهنیت سازنده شکل میگیرند.
دیدگاهتان را بنویسید